معنی رودی در قزاقستان

حل جدول

واژه پیشنهادی

رودی در قزاقستان

آریس، اورال، ایشیم، شارین، طراز، کلس، نورا

سیر دریا

آریس، اورال، ایشیم، شارین، طراز، کلس، نورا

ایلی


رود قزاقستان

سیحون(سیردریا)-


پایتخت قزاقستان

آستانه

لغت نامه دهخدا

قزاقستان

قزاقستان. [ق َزْ زا ق ِ] (اِخ) کازاخستان. یکی از جمهوریهای اتحاد جماهیر شوروی است که از شمال به روسیه و از مغرب به روسیه و دریای خزر و از جنوب به ترکمنستان و ازبکستان و قرغیزستان و از مشرق به چین محدود است. مساحت این جمهوری 10000 میل مربع است و جمعیت آن در سال 1954م. به 6500000 تن بالغ می گردیده است. این منطقه دارای سرزمینی هموار است که از طرف مشرق و جنوب شرقی به رشته جبال آسیای میانه میرسد و ارتفاع پیدا میکند. مهمترین محصولات آن برنج و پنبه و کتان و تنباکو و میوه جات و نفت و آهن و روی و مس است. پایتخت آن آلماتااست. (از الموسوعه العربیه). و رجوع به قزاق شود.


رودی

رودی. (اِخ) حارث بن مسلم رودی رازی، از روات است و حسین بن علی بن مرداس از وی روایت کند. (از معجم البلدان).

رودی. (اِخ) حسن بن مظفربن ابراهیم رازی رودی مکنی به ابوعلی از روات است و از ابی سهل موسی بن نصر رازی روایت دارد و ابوبکربن مقری از وی روایت کند. (از لباب الانساب).

رودی. (ص نسبی) منسوب به روده که محله ای (یا قریه ای) بوده است به ری. (از انساب سمعانی). رجوع به روده شود.

سخن بزرگان

رودی

بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانوهایت زندگی کنی.

معادل ابجد

رودی در قزاقستان

1143

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری